آزادیخواهان وعدالتجویان را ازبند رها کنید
نگارش : امیر پیام نگارش : امیر پیام



 


June 21st, 2012


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بیانات، پیامها و گزارشها

این وظیفه ای عاجل وغیر قابل اهمال بردوش همه ماست

 

از خبر حمله وحشیانه نیروهای امنیتی حکومت استبدادی طبقه سرمایه دار به جلسه مجمع عمومی سالیانه « کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری » مطلع هستیم. همه می دانند و خود جمهوری اسلامی نیز می داند که این کمیته مثل دیگر تشکلات مستقل کارگری، اجتماعی از کارگران و بردگان مزدی در ایران است که تلاش دارند با همکاری و خرد جمعی خود زندگی طبقه کارگر گرفتار در این شرایط فقر و فلاکت و بی حقوقی مطلق و ناامنی و بی حرمتی موجود را بهبود بخشند.

 

جرم آنان در چشم آدمکشان جمهوری اسلامی، این حکومت طبقه سرمایه دار ایران، چیزی جز اقدام به همین تلاش برحق و شرافتمندانه و انسانی و عزیز و والا نیست. شصت نفر اعضای حاضر در مجمع عمومی « کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری » تنها به این دلیل مورد هجوم افسارگسیخته و تاخت و تاز ماموران حکومت ضد کارگری قرار گرفتند، و 9 تن از آنان هم اکنون تنها به این دلیل تحت شکنجه هستند که جمع شدند تا برای مزد و شرایط کار بهتر و امن تر، و برای انسانی شدن زندگی کارگران چاره بیندیشند.

 

سرکوب مجمع عمومی این تشکل مستقل کارگری، سرکوب بخشی از جنبش کارگری، و نیز سرکوب جنبش کارگری بطور کلی است. اگر سرکوب کارگران سقز در اول ماه مه 83، سرکوب خونین کارگران خاتون آباد و سپس کارگران اعتصابی شرکت واحد تهران و نبرد های کارگران نیشکر هفت تپه و لاستیک البرز و ……. با اعتراضات فوری و گسترده مدافعان جنبش مستقل کارگری پاسخ گرفت و به گسترش همبستگی کارگری و رشد اعتماد بنفس و روحیه اعتراضی در جنبش کارگری منجر شد، در مورد سرکوب کمیته هماهنگی در مقطع کنونی نیز باید چنین شود.

 

اکنون پنج روز از یورش رژیم به مجمع عمومی این کمیته، و پنج روز از اعمال شکنجه بی وقفه به 9 تن از فعالین دربند آن می گذرد اما برنامه های اعتراضی زیادی اعلام نشده است. قطعا فعالین و مدافعان جنبش کارگری در تدارک این اعتراضات هستند ولی زمان نیز مهم است و باید بسیار بیش از این سرعت عمل بخرج داد. رژیم اسلامی مثل همیشه باید ببیند که هر تعرض آن به طبقه کارگر و هر ضربه آن به فعالین مستقل این طبقه با تعرض متقابل و حمله بی امان  مدافعان جنبش کارگری در خارج مواجه می شود. رژیم آدم کش اسلامی سرمایه داری ایران باید مثل همیشه اینبار نیز ببیند که به اسارت گرفتن و زیر شکنجه قرار دادن سیروس فتحی و علیرضا عسگری و جلیل محمدی و سعید مرزبان و مسعود سلیم‌پور و مازیار مهرپور و ریحانه انصاری و فرامرز فطرت نژاد و میترا همایونی بدون هزینه نیست.

 

توجه به این مهم است که مقاله نوشتن ها و اطلاعیه دادنها و مصاحبه کردنهای ما در این مورد و در خارج اگر چه خوب و ضروری اند، اما اعتراض نیستند و فشار عملی و واقعی به رژیم وارد نمی سازند. این کارزار نیازمند اعتراض، نیازمند تظاهراتهای خیابانی، و نیازمند فریاد کشیدن علیه رژیم و در حمایت از جنبش مستقل کارگری و فعالین اسیر و دربند آنست. این کارزار نیازمند تظاهراتهای گسترده در مقابل سفارتهای جمهوری اسلامی در پایتخت های جهان است. باید پلاکادرها را برافراشت و بلندگوها را بدست گرفت و خشم و انزجار خود از این رژیم ضدکارگری  و انسان ستیز را در برابر سفارت هایش به نمایش گذاشت.

 

درنگ جایز نیست. این تظاهراتها را باید بسرعت سازمان داد و معطل جلسات کشدار و مکرر نشد. می توان تظاهراتها را شروع کرد و در عمل هماهنگی را بهبود بخشید. در شهرهایی که سفارت های رژیم  در دسترس اند و لازم نیست برای تظاهرات در مقابل آن سفر طولانی داشت و یک روز کامل را به آن اختصاص داد، می توان تظاهراتهای پی در پی هر چند روز یکبار داشت.

 

فعالین کارگری و چپ و مدافعان جنبش کارگری در خارج و در سه دهه گذشته با تلاش های بی وقفه خود علیه جمهوری اسلامی و در حمایت از جنبش کارگری نشان داده اند که فعالیت هایشان در خارج یک فاکت غیرقابل چشم پوشی مبارزه طبقاتی در داخل است. بنابراین اکنون نیز وظیفه مهمی را بر دوش داریم. حمایت گسترده و قدرتمند از همه فعالین کارگری که در چنگال خونین رژیم اسلامی اسیرند وظیفه ای عاجل و غیرقابل اهمال در مقابل همه ماست.

سی ام خرداد1391-19ژوئن2012